اجرای طرح پژوهشی «اطلس تاریخی سادات ایران سیستان و کرمان» در بنیاد پژوهشهای اسلامی
محمدجواد هوشیار حاجیان یزد؛ پژوهشگر گروه سادات و مفاخر اسلامی در گفتگو با خبرنگار روابط عمومی و بینالملل بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی به ضرورت تدوین این طرح اشاره کرد و گفت: سادات بر حسب موقعیت اجتماعی و سیاسی عصر خود اقدام به مهاجرت کردند. ایران از جمله نواحی بوده که سادات در طی قرون گذشته به آنجا رفتهاند.
وی ابراز کرد: پس از ورود اسلام به ایران در قرون نخستین، اولین گروه بنی هاشم وارد ایران شدند. این مهاجرت در نیمه قرن دوم هجری اندکی بیشتر و سپس در اواخر قرن دوم تا نیمه قرن سوم گسترش بیشتری داشته است. در این زمان، گروههای فراوانی از سادات به شهرها و نواحی مختلف ایران مهاجرت کردند. به عبارتی قرن سوم به طور عمده عصر انتشار سادات به ویژه در سرزمین ایران است.
نقش سادات در گرایش ایرانیان به تشیع
این پژوهشگر با بیان اینکه سادات نقش مهمی در گرایش ایرانیان به تشیع داشتهاند، گفت: دوستداری سیاسی مذهبی ایرانیان به خاندان امام علی(ع) یکی از علل پذیرش علویان به این سرزمین بوده است و میتوان گفت سادات به عنوان گروهی نقشآفرین و تأثیرگذار در تاریخ و فرهنگ اسلامی از جایگاه والایی برخوردار بودند. وی ادامه داد: سادات در قرون اولیه اسلام موفق به تشکیل حکومت اسلامی شدند و در تحولات تاریخ اسلام نقش بسزایی داشتند. همچنین با ورود خود به ایران نقش مؤثری در ترویج دین اسلام و تحکیم پایههای فرهنگ و تمدن اسلام شیعی ایفا کردند.
هوشیار حاجیان یزد خاطر نشان کرد: طبق گزارش سازمان ثبت احوال کشور در سال 1392 از مجموع 76 میلیون نفر یعنی 8 درصد از کل جمعیت ایران، سادات هستند. اکثر آنان در استانهای مازندران، خراسان رضوی، اصفهان، خوزستان، فارس،گیلان، آذربایجان شرقی و قم پراکنده هستند.
وی افزود: گروه اندکی از سادات در سیستان و کرمان متمرکز بودند و وجود این گروه و تأثیرگذاری آنان در تحولات گوناگون اجتماعی، فرهنگی و تمدنی تاریخ ایران پس از اسلام، لزوم توجه به این جمعیت و بررسی مهاجرتها و پراکندگی آنها در مناطق مختلف ایران، از جمله سیستان و کرمان را ضروری می نماید. در واقع گردآوری اطلاعات و ثبت مشجرات سادات مهاجر به نقاط مختلف ایران، یکی از ضرورتهای پژوهشی در عصر حاضراست.
این پژوهشگر با بیان اینکه مخاطبان این طرح پژوهشگران تاریخ، علوم اجتماعی و مذهبی، سادات و مخاطبان عمومی هستند گفت: این پژوهش با استفاده از الگوی پژوهش تاریخی، با بهرهگیری از روش توصیفی – تحلیلی، با استفاده از منابع انساب و تاریخ تدوین شده است.
وی همچنین اظهار کرد: منابع اصلی تدوین این اثر بیشتر کتابهای قدیمی انساب از قبیل سرالسلسلة العلویه اثر ابونصر بخاری، تهذیب الانساب و نهایة الاعقاب اثر ابی الحسن محمد عبیدلی، المجدی فی انساب الطالبیین اثر ابیالحسن علی علوی عمری، منتقلةالطالبیه اثر ابن طباطبا ابی اسماعیل ابراهیم، الانساب، اثر ابی سعد عبدالکریم بن محمد سمعانی مروزی و برخی منابع تاریخ عمومی و محلی، تراجم نگاری و متون جغرافیای اسلامی نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
دستاوردهای پژوهشی
هوشیار حاجیان یزد گفت: حوادث تاریخی و رویدادهای طبیعی، در هر مکانی نقش تعیینکنندهای در رشد و شکوفایی آن دارد. از آغاز قرن اول تا پایان قرن نهم هجری در سیستان و کرمان، سلسلهها و دولتهایی مستقل و نیمه مستقلی حکومت کردند که هرکدام در شکلگیری تاریخ، فرهنگ و تمدن آنجا نقش بسزایی داشتند. در راستای این حرکت تاریخی، سادات سیستان و کرمان نیز به موازات آن نقش و سهم خود را ایفا نمودند هرچند در برخی زمانها حرکت آنان کم رنگ بوده است.
وی افزود: تحولات تاریخ سیاسی، بعلاوه پدیدههای جغرافیای طبیعی حاکم برسیستان و کرمان در سدههای نخستین اسلامی، از مهمترین عوامل گرایش و یا عدم گرایش سادات به آن منطقه بوده است. البته این را باید متذکر شد دو منطقه یاد شده نسبت به مناطق دیگر ایران کمترین حجم سادات را به خود اختصاص داده است. آن هم به خاطر آن بوده که در طول این چند قرن درگیریهای سیاسی مانع رشد و پیشرفت آنان بوده فقط در مقاطعی که نفوذ دولتمردان شیعی ظهور و بروز داشته باعث گردیده که سادات تا حدی بتوانند موجودیت و هویت خود را حفظ نمایند.
این پژوهشگر اضافه کرد: در گذشته سیستان و کرمان از پیشینه تاریخی و قدمت فرهنگی بالایی برخوردار بوده است. چنانکه منابع تاریخی و محلی گواه بر این مدعا میباشد. پس ازفتح مسلمانان به مناطق جنوب و جنوب شرقی ایران تا مدتی سیستان، کرمان و مکران تحت نفوذ آنان بود و از سوی دستگاه خلافت امویان و عباسیان اداره می شده تا اینکه در قرن سوم به استقلال رسید و پس از آن تحت نفوذ و حمایت دولتمردان ایران قرار گرفت. این دو منطقه با فراز و نشیبهای گوناگونی که در طول قرون متمادی به همراه داشته توانستند محیط مناسبی را برای پذیرش سادات فراهم آورند.
وی ادامه داد: براساس گزارش منابع انساب، نخستین تاریخ ورود سادات به این مناطق را باید قرن سوم هجری دانست. سادات حسنی، حسینی، علوی، طالبی و موسوی جزء عمدهترین گروههای ساداتی بودند که از حجاز، خراسان و عراق به سیستان، کرمان، مکران و مولتان مهاجرت داشتند.
پژوهشگر گروه سادات و مفاخر اسلامی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی تصریح کرد: سادات حسنی جزء نخستین گروههایی بودند که به آنجا مهاجرت نمودند و بدنبال آن سادات علوی که از نوادگان جعفر مولتانی بودند حضور بیشتری داشتند. سادات موسوی در سیستان بر خلاف کرمان حضور کم رنگی داشتند. سازمان نقابت سادات نیز همانند مراکز دیگر مناطق جهان اسلام فعالیت داشته و از مهمترین مراکز آن می توان جیرفت، خبیص، کرمان، سیرجان بست، غزنه، رخج قندهار و کابل را نام برد. به طورکلی سادات سیستان و کرمان از جمله سادات نعمتاللهی نقش تعیینکنندهای در گسترش تشیع و سایر فعالیتهای سیاسی فرهنگی و اجتماعی ایفا نموده است.